دارم مثه یه بچه کوچولو که می خوان ببرندش پارک ذوق میکنم. امروز عصر قراره با یه دوستام و بچه اش بریم پارک بعدش با مادرشوهر و برادر شوهر و پسر و همسرم بریم سیتی سنتر. پیشنهادش از خودم بود. البته خواهر شوهرم نیست که اگه بود بهتر بود. ( خواهر شوهر و برادر شوهرم مجردن )
خیلی حالم خوبه ... سعی میکنم در لحظات واقعی زندگی کنم و به هر لبخند و وجود دوستان و همراهانم ذوق کنم . کارهامم در حال بهتر شدن از قبله . چون تصمیم گرفتم مفید باشم. فعلا شعار زندگی من :
کاری ( حرفی یا فکری ) که لازمه را انجام می دم .
لذت و تفریح در همون لحظه دنبالش می گردم و نه گذشته و آینده
کاری که نتوانی زمان شروع و پایانش را خودت از قبل تعیین کنی و بهش عمل کنی یعنی اون کار تو را کنترل میکنه . ( واسه سوشال مدیا منظورمه )