آزاد و رها

همه ما تجربه ها و بحران های مشابه داریم که خواندنش دید جدیدی بهتون میده .... شما تنها نیستین.....خوش اومدین

آزاد و رها

همه ما تجربه ها و بحران های مشابه داریم که خواندنش دید جدیدی بهتون میده .... شما تنها نیستین.....خوش اومدین

شکر

خداروشکر نتیجه جواب آز و سونو ی NT  خوب بود . 

اتمام سه ماه اول بارداری

یه روز خونریزی داشتم . گفتم دیگه بچه می خواد بیفته . اورژانسی رفتیم سونو و دکتر گفت بچه قلبش میزنه و اکی هست .

بعد دو روز نرفتم سرکار خوب شدم . دوباره رفتم سرکار افتادم رو خونریزی . دکتر گفت نرو سر کار . 

خلاصه یه هفته بعدش خونریزیم قطع شد کم کم . فک کنم به خاطر هماتوم یا لخته خونی بود که توی سونو اولیم بود. شیاف و اینا زدم . دکترمم عوض کردم . رسیدگی شون توی کلینیک جدیده بهتره .


  دوهفته بود که هرچی غذا میخوردم سیر نمیشدم . یعنی انگار همش برام ماه رمضون بود. حتی سر سفره هم که بلند میشدم هنوز گشنه بودم . جوری که توی یه هفته 3 کیلو اضافه کردم . فک کن . دکتر گفت چطور تونستی .. منم گفتم سیر نمیشم ... خلاصه یه قرض معده ( پنتازول ) نوشت. بعد چند روز کم کم بهتر شدم . الان دیگه سیر میشم . البته هنوز قرصامو می خورم . یعنی اون مدت میخواستم گریه کنم . گفتم سیر شدن خودش یه نعمته هیچ وقت بهش توجه نمی کنیم . 

خداااایا شکر به خاطر نعمت هایی که داریم و اصلا هیچ هم متوجهشون نمیشیم .... 


سونو هم رفتم و خداروشکر سه ماه اولم تمام شد. در کمال ناباروری خودم گفت بچت دختره . آخه همه علایمم مثه پسرم بود . یه شیشه ترشی را یه ساعته میخوردم . تهوع خیلی شدید هم نداشتم . ولی خب دختر بود دیگه . اولش ناراحت بودم . به نظرم پسر قوی تره و توی جامعه راحتتر از دختر میتونه پیشرفت کنه . دختر اوج شانسش پیدا شدن یه شوهر پولداره ... خلاصه بگذریم . .. حالا دیگه میگم دختر هم خوبه ... انشالله که سالم به دنیا بیاد که من دیگه حامله نمیشم . هنوز جواب آزمایش سندروم دان نیومده . 


خیلی دوست دارم که یه چیز مثه نماز بخوانم ولی از اونجایی که خودم اعتقادی ندارم خیلی مسخره اس. نمیدونم به جاش چی کار کنم مثلا ... مدیتشن کنم یا نوشتن سپاسگزاری ... ولی کاش میشد ترکیب سه تاش باشه. 

درمان کسل بودن و تهوع در بارداری

دکتر واسم قرص  B6  کارخونه  URO-vital  نوشت. حالم را خیلی خیلی خوب کرد . مخصوصا عصر ها که فاز افسردگی میگرفتم 


توی سونوم یه لخته خون دیده شده. حالا باید صبر کنیم ببینیم چی میشه. خود به خود دفع میشه یا نه . علتش هم سابقه سقطمه . کلا 3 درصد از خانم های باردار اینطوری میشن. باید صبر کرد. ببینیم چی میشه.

5/ آبان/1403- شنبه-مطمین شدم باردارم

خدایا ازت سپاسگزارم که حمله اسراییل به ایران کشته و تلفات نداشت و در کل به خیر گذشت. همه جهان را در آرامش باشن انشالله . 

1- دیروز عصر رفتیم با همسری آزمایش بتا بارداری دادم. گفت 2 ساعت بعد جوابش میاد . منم دل تو دلم نبود هی میگفتم با خودم علایم حاملگی را دارم هی میگفتم نه ممکنه اینا نباشن. 

2- خلاصه ساعت 7:24 دقیقه جواب آنلاینش اومد و عدد بتام بالا بود. بعد سقطم اینقدر دیگه میترسیدم که گفتم شاید خارج رحمه عددش زیادی بالاس. ولی خب دیدم نه . به هفته بارداری م میخوره . الان میشه یکماه و 5 روز 

3- از اونجایی که قرار گذاشتیم به هیچ کس تا آز آنامولی ( یعنی 2 ماه دیگه نگیم ) کلا تو خونه که پسرم بود حرفی نزدیم . دیگه فقط آخر شب لحظات آخر اینکه می خواستیم بخوابیم همسری گفت چه حسی داری و منم گفتم به نظرم راه درازی در پیش داریم که چیزیش نه معلومه نه دست خودمونه . گفتم تو چی گفت منم هیچی . 

هر دومون میترسیم از اینکه دوباره یه طوری شه و به دنیا نیاد.

4- امروز هوا ابری بود خیلی منظره قشنگی بود تو پارک . ه.ا هم خیلی سرد شده یهویی 

5- از قانون نیم ساعت نیم ساعت دارم استفاده میکنم . امروز که خوب بوده . یعنی نیم ساعت درس نیم ساعت کار خونه . 


حس میکنی بارداری ؟

8 تیر 1403

بارداری مجدد

از اونجایی که چهارماه پیش یه بچه سقط کردم - ایست قلبی - کرد . دیگه ایندفعه گفتیم به کسی نگیم ببینیم اگه بچه سالم بود و موند اونوقت بگیم

البته من که از ماه دوم تهوع شدید میگیرم و اگه جایی برم همه میفهمم - اگه مثه اون دو تا بارداری قبلی ام باشه- . 

من از همه اول خودم فهمیدم باردارم . با اینکه همسرم میگفت که این حرفات دلیل علمی نداره و اصلا  اگه باردار هم شده باشی هورمونات هیچ تغییری هنوز نکردن که بتوانی خودتم متوجه بشی .

 ولی من مطمین بودن که باردارم . شاید به نظر شما هم مسخره بیاد ولی یکی اینکه خیلی پرانرژی شدم . از همون هفته اول اینطور شدم انگار که یه چیز زده باشم . - برای بچه اولمم همین طور بودم ، حامله بودم ولی رفته بودیم پیکنیک و من روی کوه داشتم بالا میرفتم ، همه میگفتن بیا پایین و تا روز آخرش هم سرکار رفتم و همون شبشم پارک رفتم - دوم دلیل هم اینه که یه روز صبح که تو آینه خودمو دیدم گفتم چقدر  خوشگل شدم . و از اون روز به بعد خودمو که میبینم که چقدر قشنگتر شدم https://www.blogsky.com/images/smileys/122.pnghttps://www.blogsky.com/images/smileys/112.png . خالمم که این هفته منو دید گفت ماشالله الله اکبر چقدر خوشگل شدی - اصلا از این تعریفا ازم نمیکنه ، آرایش اینا هم نکرده بودم اصلا

واسه پسرم هم همین طور شده بودم

فک کنم این بچه ام هم پسره . دلی سری قبلی که باردار بودم فک کنم دختر بود چون اصلا اینطوری که نشده بودم زشت هم شدم

والا اینا را نمیشه توضیح داد فقط دلی و حسی هست، حدود 5 درصد هم شک داشتم که شاید توهم زدم چون واقعا منطقی نیست اصلا ولی خوب حالا که انگار داره درست در میاد. یه هفته از پریودیم بگذره بعد تست ادار خونگی میگیرم و بعد هم میرم خانه بهداشت آز اولیه بارداری را واسم بنویسه . حالا امیدوار اینبار قلب یا جاییش مشکل نداشته باشه . حس دلیم بهم میگه اینبار سالمه و یه پسر شجاع و قوی هستش .



----------------------------------------------------------------------------------------

این متن داخل لپ تاپم نوشته بودم قبل از اینکه آزمایش یا تستی بدم . میخواستم بعد از اینکه مطمین شدم باردارم منتشرش کنم .... بله همش توهم بود .... خواستم اینو با شما به اشتراک بگذارم که اگه منتظر باردارشدن هستین و باردار نشدید این فکرها طبیعیه خیلی بهش بها ندین که بعد بشنین غصه بخورید یا نا امید شید..  

مطلب صدای درون هم به این بهش اشاره کردم...