بعضی وقتا واسه پسرم یه چیزی میخرم ، لباسی اسباب بازی چیزی .
یا مثلا میریم پارک یا سینما یا یه تفریحی ..
دلم می خواد خوشحالش کنم. ولی بعد میاد و یه ایرادی میگره که من دوست نداشتم یا اصلا خوش نگذشت . یادمه آخرین باری که رفتیم شمال بندر انزلی مدام تو سفر غر میزد . با اینکه ویلا و .. همه چیز عالی بودن.. دلم میگیره که حیف این همه زیبایی و نعمت که در اختیارش هست ولی قدرش را نمیدونه ..
بعضی وقتا میگم نکنه همه ایراد ها و خرده هایی که به این دنیای میگیریم مثه ایراد های پسرمه . یه عینک دودی زدیم که رنگ های شاد و پرانرژی اطرافمون را نمیبینیم.
خدایا کمکمان کن که همیشه دنبال عشق و خوبی در زندگی مون باشیم
حدود 9 روز رفتیم مسافرت به همدان، کردستان و کرمانشاه و خرم آباد . از حدود 3 خرداد تا 11 خرداد . از نظر روحی بسیار نیاز داشتم . تازه این 9 روز هم غیبت و افکار بد و منفی خیلی کم داشتم . چقدر عالی بود . به دور از تی وی و اینترنت . 14 و 15 خرداد هم رفتیم گلپایگان و کلی توت چیدیم . ولی هیچی مثه یه سفر طولانی مود آدم را عوض نمیکنه . الان آرام تر و آگاه تر شدم .
والا سفر به ترکیه که 5 ماه پیش رفتم به این خوبی نبود. یا سفر به دبی . مهم نیست که کجا میری . مهم اینه که چی حال دلتو خوب میکنه . شاید اگه تو خونه هم 10 روز روزه فضای مجازی بگیریم و افکارمون را مثبت کنیم همین اثر را داشته باشه . اگه بخوای یه شاخه رز زیبا میتوانه واست عظمت و زیبایی کل دنیا را بیاره .
بگذار عظمت در نگاه تو باشد ، نه در آن چیزی که به آن مینگری .
ممنون خدا جون بابت هدیه زیبایت .