مادربزرگم خیلی ناگهانی و یکدفعه ای در عرض 2 هفته مریض شد و فوت کرد.
اولین باره که از مرگ کسی اینقدر ناراحت شدم . خیلی ناگهانی بود حالشون هم تا لحظات آخر اونقدر بد نبود .
به خاطر سرماخوردگی و درگیرشدن ریه شون رفتن بیمارستان . در عرض چند روز حالش یه دفعه ای بد شد و ریه اش با 30 درصد کار میکرد.
خدا رحمتش کنه .
تنها افسوسم اینه که کاش بهتر باهاش رفتار میکردم . یه مقدار بین دختر و نوه هاش فرق میذاشت به خاطر همین ازش دلخور بودم و مثه قبل دوسش نداشتم . الان پشیمونم که چرا نتونستم همه رفتارهاشو بپذیرم .
روحش شاد
خدا رحمتشون کنه
روحشون قرین رحمت
درکشون نمی کنیم موقعی درک می کنیم که دیره
منم فوت مادربزرگم رو چشیده ام ایشون که ده سال مریض بودن منم خودم مریض بودم حالا من تقریبا خوب شدم ایشون رفتن و چقدر منو دوست داشتن اما من به فکر خودم بودم جوون بودم دیگه
فکر کنم برای همه همینه
خیلی ممنون .
خدا مادر بزرگ شما را هم رحمت کنه . خدارو شکر الان سلامتید خودتون ..
بله تنها کاری که میشه کرد اینه که براشون دعا کرد یا به نیت اونا کار خیر انجام داد .