آزاد و رها

همه ما تجربه ها و بحران های مشابه داریم که خواندنش دید جدیدی بهتون میده .... شما تنها نیستین.....خوش اومدین

آزاد و رها

همه ما تجربه ها و بحران های مشابه داریم که خواندنش دید جدیدی بهتون میده .... شما تنها نیستین.....خوش اومدین

چرا مدام وارد رابطه ای می شویم که پس از مدتی آسیب عاطفی می بینیم ؟

علتی که تصمیم خود را عوض میکنم و دوباره با آن ها صمیمی میشوم این است که فکر میکنم در آینده برای نگهداری بچه ام به آن ها نیاز پیدا خواهم کرد و بنابراین باید با آن ها دوستی خود را حفظ کنم. به نظرت اشتباه فکر میکنم و مستقل باشم تا راه دیگری غیر از کمک آنها پیدا کنم یا دوباره روابطم را صمیمی کنم چون کمکم کنند

 

 

این یک دوراهی منطقی و احساسی است که بسیاری از افراد در روابط خانوادگی تجربه می‌کنند. از یک طرف، نیاز به حمایت در آینده و از طرف دیگر، حفظ عزت نفس و آرامش روانی.


مزایای نزدیکی به خانواده همسر:

·        اگر در آینده واقعاً به حمایت آنها نیاز داشته باشید، داشتن رابطه‌ای مثبت می‌تواند مفید باشد.

·        کودکان معمولاً از داشتن ارتباط با اعضای خانواده گسترده احساس امنیت می‌کنند.

·        ارتباط خوب می‌تواند فشارهای تربیتی را کاهش دهد.

مشکلات احتمالی از صمیمیت غیرواقعی:

·        اگر رابطه فقط بر اساس نیاز باشد، ممکن است احساس کنید که تحت فشار روانی قرار گرفته‌اید.

·        شاید وابستگی به آنها باعث شود که در مواقع لازم استقلال کافی نداشته باشید.

·        اگر رابطه واقعی نباشد، ممکن است در بلندمدت احساس خستگی و بی‌صداقتی کنید.

با عذاب وجدان بعد از فاصله گرفتن و کنترل روابط چه کنیم؟ چرا عذاب وجدان میگیریم؟

مادر شوهرم بعد از چند بار رفتارهای سرد دچار عذاب وجدان میشود و در گفتار دلش می خواد من مثل قبل برایش بشوم. من که محبت او را می بینم دچار عذاب وجدان و دوراهی میشوم که او را ببخشم ولی بعد از مدتی دوباره رفتارهای غیر دوستانه ای از خود نشان می دهد و دوباره دلم نمی خواهد آن ها را ببینم . چرا نمی توانم بر تصمیمم ایستادگی کنم و عذاب وجدان میگیرم . چگار کنم به نظرت

 

احساس عذاب وجدان، ناامیدی و دوری از یک طرف، و تمایل به حفظ روابط از طرف دیگر، باعث می‌شود که نتوانید بر تصمیم خود بمانید. اما خبر خوب این است که راهکارهایی وجود دارد که می‌تواند شما را از این چرخه تکرارشونده خارج کند.

وقتی مجبور به رفت و آمد با انسانهایی هستی که مجبور هستیم چه کنیم؟

 

سلام در بعضی از روابط من مجبور به رفت و آمد و ارتباط با انسانهایی هستم که مرا دوست ندارند و من هم دلم نمی خواهد با آن ها دوست شوم . روابط به صورت سطحی ریاکانه و در ظاهر صمیمی است. من رابطه با خانواده شوهرم را می گویم. واقعا نمی دانم با آنها بخندم و شاد باشم یا اینکه بیشتر ساکت باشم . قبلا تلاش کردم که دوستشان از صمیم قلب داشته باشم ولی با رفتارهایشان مرا ناامید کردند. از طرفی نمی توانم قطع رابطه کنم چونن همسرم ناراحت میشود. حالا نمی دانم رفت . آمد ها و صحبت ها و روی خوشم به آنها چطور باشد؟

اینکه در یک رابطه خانوادگی احساس دوری یا ناامیدی داشته باشید کاملاً طبیعی است، به‌ویژه زمانی که تلاش کرده‌اید ارتباط صمیمانه‌ای برقرار کنید اما نتیجه‌ای که می‌خواستید حاصل نشده است.

چگونه رفتار کنید؟

رفتار محترمانه و متعادل با خانواده همسر برخوردی مؤدبانه و محترمانه داشته باشید، اما نیازی نیست احساسات عمیقی که نسبت به آنها ندارید، ابراز کنید. شما می‌توانید متعادل و بی‌طرف باشید؛ نه خیلی گرم و نه خیلی سرد.

مرزهای خود را حفظ کنید اگر صحبت‌هایشان یا رفتارهایشان باعث ناراحتی شما می‌شود، لازم است مرزهای شخصی خود را مشخص کنید. مثلاً اگر موضوعی هست که دوست ندارید درباره آن صحبت کنید، می‌توانید به آرامی مسیر گفتگو را تغییر دهید.

ظاهر آرام و اجتماعی، بدون وابستگی عاطفی لازم نیست احساسات خود را تغییر دهید، اما می‌توانید در برخوردهای اجتماعی ظاهر خوش‌رفتاری داشته باشید. یعنی لبخند بزنید، اما خودتان را مجبور به نشان دادن صمیمیت بیش از حد نکنید.

کمک به حفظ آرامش همسرتان چون همسر شما به این روابط اهمیت می‌دهد، بهتر است تنش ایجاد نکنید. می‌توانید در حدی که احترام حفظ شود و همسرتان ناراحت نشود، تعامل داشته باشید، اما بیش از حد خود را تحت فشار نگذارید.

تمرکز بر آنچه تحت کنترل شماست شما نمی‌توانید رفتارهای آنها را تغییر دهید، اما می‌توانید واکنش‌های خودتان را مدیریت کنید. تمرکز روی آرامش ذهنی و کم‌اهمیت کردن رفتارهای آزاردهنده‌شان به شما کمک می‌کند راحت‌تر با این موقعیت کنار بیایید.

ذهن‌آگاهی و آرامش درونی ممکن است تمرین ذهن‌آگاهی (Mindfulness) به شما کمک کند که احساسات منفی را کمتر تجربه کنید و موقعیت را واقع‌بینانه‌تر ببینید.